شب بیست و سوم رمضان ۱۴۴۱ | شنبه ۲۷ اردیبهشت ماه ۹۹

شب بیست و سوم رمضان ۱۴۴۱

باکلام استادسید مجتبی حسینی یمین

بانفس کربلایی مصطفی میرزایی

شنبه ۲۷ اردیبهشت ماه ۹۹

(بیشتر…)

شب سوم محرم الحرام ۱۴۴۱ | دوشنبه ۱۱ شهریور ماه ۹۸

شب سوم محرم الحرام ۱۴۴۱

باکلام استاد اصغر زارعی

بانفس کربلایی مصطفی میرزایی

دوشنبه ۱۱ شهریور ماه ۹۸

(بیشتر…)

شب دوم محرم الحرام ۱۴۴۱ | یکشنبه ۱۰ شهریور ماه ۹۸

شب دوم محرم الحرام ۱۴۴۱

باکلام استاد اصغر زارعی

بانفس کربلایی مصطفی میرزایی

یکشنبه ۱۰ شهریور ماه ۹۸

(بیشتر…)

شب اول محرم الحرام ۱۴۴۱ | شنبه ۹ شهریور ماه ۹۸

شب اول محرم الحرام ۱۴۴۱

باکلام استاد اصغر زارعی

بانفس کربلایی مصطفی میرزایی

شنبه ۹ شهریور ماه ۹۸

(بیشتر…)

عزای شهادت حضرت زهرا (س) به روایت ۷۵ روز | شنبه ۲۹ دی ماه ۹۷

عزای شهادت حضرت زهرا (س) به روایت ۷۵ روز

با کلام حجت الاسلام والمسلمین حسینی نیاز

بانفس کربلایی مصطفی میرزایی

شنبه ۲۹ دی ماه ۹۷

(بیشتر…)

مراسم هفتگی بهشت عاشوراییان | دوشنبه ۱۷ دیماه ۹۷

مراسم هفتگی بهشت عاشوراییان

بانفس کربلایی مصطفی میرزایی

دوشنبه ۱۷ دیماه ۹۷

(بیشتر…)

مراسم هفتگی بهشت عاشوراییان | دوشنبه ۱۲ آذرماه ۹۷

مراسم هفتگی بهشت عاشوراییان

بانفس کربلایی مصطفی میرزایی

دوشنبه ۱۲ آذرماه ۹۷ (بیشتر…)

اندر تحولات فرهنگی… (قسمت اول)

تاریخ : 12 نوامبر 2016

اندر احوالات فرهنگی… (قسمت اول)

یادداشتی از مسئول شورای سیاستگذاری مجموعه فرهنگی عاشوراییان لالجین …

یاد داشت

اندراحوالات فرهنگی…(قسمت اول):
تربیت نیروی انسانی طراز انقلاب اسلامی مسآله ای فلَه ای و عمومی نیست.
دیگر عادت کرده ایم که آب و هوای مان در کمتر روزهایی از سال سالم باشد!
و پذیرفته ایم که کمتر غذاهایی که می خوریم سالم و مقوی و پرضرر و البته خوشمزه باشند!
و زیاد می شنویم از بیماری های جدید و ناشناخته که خطرناک هستند و عقیم کننده!
اینها را بگذارید یکطرف و طرف مقابل می شنویم ضرورت تولید نسل را و مواجهه اش با آلودگی آب و هوا و غذاهای ناسالم و فراگیر شدن بیماریهای ناشناخته…
حالا مدتهاست حال و هوای فرهنگ و کار تربیتی ریشه ای هم ،چنین وضعیتی دارد، مقوله فرهنگ و کادر سازی فرهنگی و یا پرورش انسانهای خودساخته که مربی و معلم و پیش برنده جریان مردمی انقلاب اسلامی باشند، گویا دچار اختلالاتی پیچیده است.
انقلاب اسلامی امروز در پیچ تند رسیدن به شرایط آخرالزمانی و یا در زمانه ورود در مساله تمدن سازی ، بیش از هر زمان دیگری به نیروی انسانی تربیت یافته که برخی آن را: افسر جنگ نرم ،برخی : مدیران انقلابی و یا : انسان خودساخته و آرمانگرا و یا : نسل جوان طراز انقلاب اسلامی می نامند، نیازمند است.
دقت نظر من در اینجا تمرکز به مساله پرورش این دست افراداست که علی الظاهر دیگر مانند گذشته خروجی های با کیفیتی به جامعه ارائه نمی شود. این مساله را از زوایای گوناگون می توان نگریست.
دیدگاه اول : انقلاب در طول مسیر سخت و پرتلاطم و در هجمه های فرهنگی روز به روز بیشتر تحلیل رفته و دچار نازایی درامرتربیت شده است.
دیدگاه دوم : کمبود کنونی مربوط به ایجاد اختلال در نمودار طبیعی پرورش عناصر است و با آسیب شناسی و اقدام هایی چند،آن اختلال برطرف می شود.
دیدگاه سوم : نیاز به نیروی تربیت یافته فرهنگی در شرایط کنونی بسیار بیشتر از گذشته است چرا که عرصه ها و میدانهای فرهنگی بزرگتر و گسترده تر شده اما مراکز رشد و نموَ ، توان و سرعت پاسخ سریع و تخصصی به این نیاز را ندارند.
به هرحال آنچه اینجا مطرح می شود نگاه آسیب شناسانه است تا با تبادل نظر و دیدگاه ، ایرادات و نیز نقاط قوت گذشته مشخص شود و فعالان عرصه تربیت نیروی انسانی ، با هوشیاری و دقت نظری بالاتر راه را ادامه دهند.
چراکه همه به پشتیبانی مکتب مان امیدوار، و به فضل الهی و پیروزی نهایی باورداریم.

رگ حیاتی انقلاب اسلامی
این مساله ،رگ حیاتی انقلاب اسلامی است.مساله بیان شده ، پیش پاافتاده نیست ! به نوعی نقطه استراتژیک انقلاب اسلامی است.انقلاب هویت ،شکل گیری و حتی وقوع فرهنگی و قدرت پیش برندگی و برَندگی اش را مرهون همین نیروی پرورش یافته در مکتب انقلاب اسلامی راستین است.
پس اگر کوچک ترین خللی در این امر چه در خروجی ها و چه در زمینه پرورش حاصل شود با فاصله ای چندساله (که به قدرت و ضریب نفوذ رسانه خیلی بستگی دارد) نتیجه اش در ظاهر فرهنگی انقلاب خود را می نمایاند.
“توسعه “که واژه ای ظاهر الصلاح ! است بی برو برگرد چرایی و چگونگی و فلسفه وجودی اش را از واژه ای دیگر به نام ” فرهنگ ” می گیرد.
شاید خیلی پر رنگ توسعه را به فرهنگ نسبت دادم . اما تجربه دو دهه گذشته انقلاب اسلامی این تناسب و نزدیکی را به عینه نشان داد.آنجا که عناصر فرهنگی تربیت یافته در مصدر امورات قرار گرفتند بدون آنکه نیاز به استراتژی و بخشنامه و دستور و جریمه و تشویق باشد،(که البته در جامعه رشد یافته فرهنگی وجود اسناد بالادستی فرهنگی لازم و ضروری است)فرهنگ محور توسعه و یا به معنای دیگر “پیشرفت ” قرار می گیرد ،چه رشد سیاسی و چه رشد اقتصادی و رشد علمی و همه و همه.
و آنجا که این دست افراد حضور ندارند به هر میزان هم اصرار و اهتمام باشد و نظارت تعریف شود اما نتیجه ای مثبت ندارد و فساد هم ایجاد می کند.
این نکته بیان کننده آن نیست که نیازی به برنامه ریزی و تدوین استراتژی های همه جانبه نیست،لکن اهمیت عنصر ساخته شده در مکتب فرهنگی انقلاب اسلامی راستین را تآکید می کند.
تربیت و پرورش نیروی انسانی کارآمد و متعهد و خوشفکر که از معجزات همیشگی مکتب تشیع انقلابی است،آنقدر اهمیَت دارد که هر جا خلآ این عناصر وجود داشته باشد،عناصر فاسد به سرعت جایگزین می شوند.این مساله را می شود در این سالها به خوبی دید.آنجا که حضور برخی عناصر ظاهر الصلاح این خلآ و شکاف را به امید کسب قدرت و ثروت به سرعت پر می کنند.
حضور این دلال ها و فرصت طلبان فرهنگی بصورت مستقیم ویا باواسطه در مناسبی چون : شورای شهر ، مجلس ،ادارات دولتی وشهرداری ها و هرجایی که بوی منفعتی به مشام برسد و به طبع آن هر از چندگاهی مشاهده رانت خواری و اختلاس و زمین خواری شان ، از آزاردهنده ترین سطور دفتر انقلاب اسلامی است.
قحط الرَجال وجهل الرَجال ،هردو!
تربیت نیروی انسانی طراز انقلاب اسلامی مسآله ای فلَه ای و عمومی نیست.کاری دقیق و حساب شده است که مانند جراحی به مرگ و زندگی فرد می انجامد.البته در قیاس زمان، طولانی است. که همین طولانی بودنش عاملی برای ساخته شدن فرد است و از همین روست که مطرود دولتها و عجول ها و کسانی که دنبال منفعتی زودهنگام اند هستند.ساخته شدن و تربیت فرد در گرو ایمان و اعتقاد وی و متربَی واتصال این دو به منبعی تمام نشدنی و نا متناهی الهی است و مسایلی چون : شرایط فرهنگی ، محل زیست و رشد فیزیکی و روحی متربَی مانند : معلم ها،دوستان ، رسانه های دردسترس،خانواده،فضای عمومی جامعه و… نقشی مهم دارند.اینها مواردی است که به چشم می آید و اما مواردی همچون لقمه حلال،باقیات و صالحات ودعای حق دیگران و … بی آنکه بشود دید و درباره اش قضاوت کرد تآثیرگزاری جدَی برتربیت دارند.
اشاره این موارد به آن جهت است که ارزش ، ماهیت و دشواری مساله روشن شود.آنها که با چراغ و یا ذره بین به دنبال این دست نیروها می گردند ، می دانند که یکی از خلآهای امروز عرصه فرهنگ انقلاب اسلامی راستین ، کمبود این عناصر است.
اقلیتی که آنقدر سرشان شلوغ است که یا بازدهی شان پایین آمده و یا خود به سختی چراغی را روشن نگاه داشته اند.درواقع هم قحط الرجال است و هم جهل الرجال.
باید نیرو می ساختیم!
انسان طراز مکتب انقلاب اسلامی راستین ، روزی تنها پرورش یافته مساجد، مراکز فرهنگی مردمی، هیأتها و برخی مدارس اسلامی بود. آن روزها شاید تنها روحانی مسجد و برخی ازمعلم های مدرسه نقش تربیتی داشتند و بقیه جامعه از نبود عناصری چنین بی بهره بود. خوب البته انتظاری هم از نظام شاهنشاهی نمی رفت. به نوعی تفکیک هم ایجاد شده بود. جامعه انتظار تربیت دینی از تلویزیون و دانشگاه و ادارات دولتی و مدارس و … نداشت. تنها ملجآ همان مسجد محل و فلان کاسب و معلم متدیَن بود. اینان انگشت شمار بودند. از طرفی دیگر انتظاری جدی از خروجی ها و پرورش یافته های محافل دینی نبود. چرا که دین بر اریکه حکومت تکیه نزده بود.
با پیروزی انقلاب کمتر کسی به عواقب و نتایج تربیتی مسأله به این شکل نگاه می کرد. شاید بشود گفت سرعت توسعه جامعه از طرفی وتحمیل شدن جنگی تمام عیار به انقلاب و نیز درگیر شدن برخی از مسئولین به سیاسی بازی و رانت های اقتصادی ، مسأله تربیت و پرورش نیروی مولَد فرهنگی را به حاشیه برد.
انقلاب باید می توانست برای هر مسندی و هر جایگاهی نیروی متعهد و متخصص را تربیت کند تا شتاب توسعه یا پیشرفت اقتصادی، علمی، سیاسی و … متوازن با مبانی فرهنگی انقلاب اسلامی راستین تنظیم گردد.
و البته می دانیم که این رویکرد عملیاتی نشد و شاید باید مراکزی که برای تربیت انسان های چنین تشکیل شدند امروز پاسخ ها و تحلیل های دقیق تری ارائه بدهند… .
ادامه دارد…

 

دیدگاه شما