محرم الحرام ۱۴۳۷ | شب اول | روضه حضرت مسلم بن عقیل(ع)

شب اول محرم الحرام ۱۴۳۷

روضه حضرت مسلم بن عقیل(ع)

باکلام استاد حاج حبیب شعبانی

بانفس کربلایی مصطفی میرزایی

.

بسم الله الرحمن الرحیم

خلاصه سخنرانی استاد شعبانی در شب اول

فضل وکرامات امام حسین علیه السلام

هر گاه به حرم یکی از ائمه میرویم آدابی دارد که اولین آنها اذن دخول می باشد،ونشانه ی اذن داشتن این است که چشم اشکش جاری بشود.اشک قفل های بسته را باز میکند.ما وقتی به ائمه عرض ارادتی میکنیم معصوم می نشود ولی این گوش ما است که حجاب هایی آن را فرا گرفته است.در قیامت موسیقی هایی است که ان ها را فرادی می شنوند که موسیقی حرام گوش نکرده باشند.»

مستحب است هرگاه رفتیم حرم یکی از ائمه علیهم السلام قبل از زیارت غسل و… انجام بدهیم به غیر امام حسین علیه السلام بلکه مستحب است با گردو خاک راه به حرم امام حسین علیه السلام برویم واین کنایه از آن است که همه ی انسان ها چه خاکی و…جه یهودی چه مسیحی در این خانه می آیند وسفره ی امام حسین علیه السلام مختص کسی نیست وخوش ا به حال کسانی که نوکری این افراد را میکنند.»

مرحوم قاضی طباطبایی رحمه الله:ایشان در مراسم امام حسین علیه السلام کفش ها را جفت می کردند،هی درهیئت امام حسین را تعطیل نکنید ولو دو نفر باشید.»

در این مراسم همه را راه میدهند خاکی و… ولی خوب است که خود را از غبار دور کنیم اگر شب اول من با شب دهم تغییری نکندو…این مجلس انسان را تطهیر می کند.»

ابتدا باید مُحرِم بشویم سپس مَحرَم بشویم بعد اهل مُحرَم بشویم.»

باید اذن بگیریم و با احترام وارد بشویم تا موفق شویم و از گرد وغبار نجات پیدا کنیم،به خاطر عشق به اماتم حسین علیه السلام نماز می خوانم…طوری نمی شود که ده روز نماز اول وقت بخوانیم.»

در اصل باید این لباس سیاه قلب ما را سفید کند،امام حسین علیه السلام اسب نمی خواهد خودت را میخواهد.»

امام حسین علیه السلام پارتی ندارد وباید خودرا نشان بدهیم و آن هم این است که درخود تغییر ایجاد کنیم.»

امام حسین علیه السلام در منزل سلیمان ابن مقاتل بودند و به سمت کرببلا رفتند در راه خیمه هایی باشکوه بودامام را مطلع کردند که خیمه ها برای عبید الله حر جوفی می باشد که هجده ما علیه علی ابن ابی طالب شمشیر زده است که درشام بود که زنش در کوفه بوده به او گفتند که شایعه کردند تو مرده ای وزنت رفته است وبا یکی دیگه ازدواج کرده پس از شنیدن این خبر گفت میروم وزنم را پس میگیرم به او گفتند که علی (امیر المومنین) تو را زندانی میکند،جواب داد شما علی را نمی شناسید به دادگاه رفت وحضرت پیگیری کردند و زنش را به او برگرداند؛امام که شخصی را فرستاده بود تا اورا آگاه کند عبید الله گفته بود که بگو من با حسین(امام حسین)کاری ندارم.»

شما جوان هستید وباید مواظب شخصیت خود باشید که اگر مواظب نباشید سرتان مقابل امام عصر خم نمی شود شمر که درطول یک شب شمر نشده و…»

امام خود به خیمه های عبید الله حر جوفی و به فرمودند:«که گنه کار هستی.اوگفت حالا چه کنم؟حضرت فرمود:«تومرا یاری کن.که او مخالفت کرد.حضرت فرمود:«که برو.او گفت من یک اسبی دارم چنین و چنان پولم هم برای تو ؛ حضرت فرمود:«اسبت را نمی خواهم…

.

.

دوباره ماتم و غم دوباره سینه زدن… (زمینه)